میراث آریا: موزهها تنها بخشی از مجموعههای خود را، گاهی اوقات تا ۲ درصد از آن را به نمایش میگذارند. اگرچه رسانههای عمومی گاهی اوقات آن را به عنوان «هدر دادن» منابع مورد بحث قرار میدهند، اما بسیاری از اشیای مخازن قابل نمایش نیستند و بدون قصد نمایش گردآوری شدهاند. بنابراین تمرکز بر «نمایش» معنی موزه را از جهات مختلف تحریف میکند: این واقعیت را نادیده میگیرد که موزهها فقط شامل سالنهای نمایشگاه نیستند بلکه از فضاهای پنهان وسیعی که اشیا در آنها ذخیره، محافظت یا پردازش و پژوهش میشوند تشکیل میشوند. این بدان معناست که میلیونها اشیا در تاریخچه موزه جمع آوری شده است که به ندرت یا شاید هرگز نمایش داده نشدهاند و سرانجام، موزه را به عنوان فضایی منظم و پایدار معرفی میکند که در آن فقط «نتایج» موزهای قابل مشاهده است، نه مرحله میانی پیدایش آنها. خریدهایی را انجام دادهاند و یا هدایایی را از مردم پذیرفتهاند که به دلایل اخلاقی یا سلیقهای، ترجیح میدهند آنها را نمایش ندهند. در نتیجه، نه تنها جنبه وسیع فیزیکی، بلکه جنبه مهم تاریخی، معرفتی و معنایی موزهها و مجموعههای آنها از بحثهای ما حذف میشود.
توجه به مجموعههای عظیم مخازن موزهها میتواند باعث تغییر در درک ما از فرایند، محدوده و معنای مجموعههای موزه و نحوه درک و مطالعه آنها در آینده شود. از لحاظ تاریخی، پشت صحنه موزهها مناطقی بودهاند که وظایف مهمی را انجام دادهاند و اهداف خود را برآورده کردهاند که اهداف عمیق موزه را آشکار میکند و فراتر از یک تاریخ صرف نمایش است. به عنوان مثال ریز فضاهای یک موزه اغلب شامل: مخازن، آزمایشگاه مرمت، کتابخانه، اتاق قرنطینه، مرکز پژوهش و… است که برای بازدید عموم آزاد نیست و مراکز تحقیقات علمی بوده و هستند. در سالهای اخیر علاقهمندی به جنبههای «پنهان» تاریخ موزهها در داخل و خارج از محافل سنتی علمی افزایش یافته است. بسیاری از موزهها مناطق بازدید نشده را باز کردهاند تا به مردم این امکان را بدهند تا از «پشت صحنه» موزه دیدن کنند.
با این حال، در ادبیات گسترده در زمینه مطالعات موزه، هنوز هیچ حجمی وجود ندارد که مخازن موزهها را از طریق یک لنز نظری، تحلیلی و یک لنز بین فرهنگی مورد بررسی قرار دهد. رابطه بین مخازن و سیاست جمع آوری، استفاده از انبار موزه به عنوان مکتنی برای پنهان کردن آثار، و ارزش اقتصادی و معرفتی اشیای موزه همیشه قابل تامل بوده است. موزههای هنر و باستانشناسی و همچنین پزشکی یا علم نیز از این امر مستثنی نیستندو میتوان گفت: موزههای رشتههای متمایز زمانی منشاء یکدیگر بوده اند.
اندیشیدن در مورد آستانه بین ذخیرهسازی مجموعه هاو نمایش نه تنها سوالاتی در مورد «پشت صحنه» اسرارآمیز موزهها ایجاد میکند، بلکه سوالات کاملاً جدیدی در مورد مقدسسازی، سیاست جمعآوری، اخلاق حفاظت و صرفه جویی و نمایش را موجب میشود. دستههایی که ممکن است در آسیا، اروپا یا آفریقا بسیار متفاوت مورد بحث قرار گیرد. موزهها برای مواجهه با گذشته خود تحت فشار فزایندهای قرار دارند، زیرا مسائلی مانند استرداد اموال دائماً مورد بحث قرار میگیرد. در حال حاضر، به عنوان مثال، درگیریها، تهدیدها و تخریب اشیاء و میراث، باعث افزایش علاقه محققان به اخلاق و تاریخ مجموعه و موزهها، به ویژه حفظ میراث فرهنگی و تاریخی شده است. در حالی که برخی وظیفه موزه را حفظ آثارو حفاظت طولانی مدت میدانند، بسیاری از اشیای موجود در این موزهها در واقع دور از دسترس بازدیدکننده و یا فراموش شدهاند و تنها در لیست دفاتر به حیاط خود ادامه میدهند.
وظیفه حفاظت همیشه در کنار اشیای «غیرقابل نمایش» قرار میگیرد؛ اشیای «مقدس» طبیعت، اشیای نامناسب به دلایل اخلاقی و یا اشیایی که ابهاماتی پیرامون منشاء و دستیابی آنها وجود دارد و بسیاری از نمونههای دیگر. با گذشت زمان، مصنوعات و آثار موزهای در معرض اولویتهای متغیری قرار میگیرند؛ از طریق تغییر شرایط تاریخی، تغییر سلیقهها، محدودیتهای اقتصادی و سیاسی، نبود فضا، یا فراخوان برای بازگشت اثر به کشور مبداء. یک شیء ممکن است در یک زمان با اهداف و نیازهای یک موزه مطابقت داشته باشد، اما در زمان دیگر شرایط متفاوتی داشته باشد.
دلایل زیادی وجود دارد که باعث میشود برخی از اشیای موزه از ابتدا به عنوان «اشیای مخازن» در نظر گرفته شوند. برخی از آثارا برای نمایش بیش از حد بزرگ یا خیلی کوچک هستند. برخی از نظر زیبایی ظاهری غیرقابل درک، یا خسته کننده هستند و یا بعضی از آثار شرایط محیطی لازم برای نمایش را از نظر دما و رطوبت نداشته باشند. چه عواملی باعث میشود که تصمیماتی را در ارتباط با نمایش موارد خاص وعدم نمایش دیگر آثار گرفته شود؟
اما مخازن نیز متنوع هستند. اشیایی که بعید است در آینده نزدیک دیده شوند، خارج از محل، گاهی اوقات به حومه منتقل میشوند و سپس به مخازن امن منطقهای ارسال میشوند. و حتی به دلایلی ممکن است دوباره دفن شوند. ورود رسانههای دیجیتال تأثیر متناقضی بر مخازن موزهها داشته است. از یک سو، پایگاههای داده دیجیتالی که به طور فزایندهای در اختیار موزهها قرار میگیرد، مجموعههای مخازن را قابل مشاهده میکنند، از سوی دیگر، در دسترس بودن تصاویر دیجیتالی، ارزش بازدید آثار واقعی کمتر میکنند و یا علاقه به بازدید میدانی را کاهش میدهند. تصویر مجازی جایگزین آسانتر، ارزانتر و ایمنتری برای شیء اصلی میشود و سپس در حالی که شیء اصلی در مخازن حفاظت میشود، تصاویر آن بارها و بارها بازدید میشود.
درک ما از موزهها، هنگامی که آگاهی از طیف وسیعی از آثاری که ذخیره شدهاند را کسب میکنیم، تغییر میکند و شیوه خوانش ما از موزه را تغییر میدهد، بنابر این مخازن را پراهمیتتر جلوه میدهد.
مخازن موزهها در ایران و استان آذربایجانشرقی
به نظر می رسد در سالهای اخیر اهمیت آثار نگهداری شده در مخازن موزه های ایران به ویژه مخازن موزه های استانها افزایش یافته است. علاقه و همت برای برگزاری نمایشگاههای مشترک بین موزهای و بین استانی بیش از پیش مورد توجه قرار گرفته است. در مخزن اصلی موزه آذربایجان در استان آذربایجانشرقی هم اکنون بیش از ۱۶هزار قلم اموال نگهداری و حفاظت میشود.
بخشی از این اموال زمان راهاندازی موزه در سال ۱۳۴۴ از موزه ایران باستان که نتایج کاووشهای مناطق مختلف ایران بوده است، به موزه آذربایجان انتقال داده شده است و بخشی دیگر از اموال نتیجه کاووشهای تپههای باستانی و محوطههای باستانی استان آذربایجانشرقی بوده است. از تعداد ۱۶هزار قلم اموال در حال حاضر ۹۸۰ قلم اثر در حال نمایش در گالریهای موزهها است و الباقی آثار یا در نمایشگاههای موقت موزه به نمایش گذاشته میشوند و یا در مخازن حفاظت می شوند.
در سالهای اخیر علاقه دیگر ارگانهای دولتی برای راهاندازی موزههای تخصصی افزایش یافته است و روند درخواست اموال از موزههای بزرگ استان افزایش یافته است. لیکن به دلایل مختلف از جمله نبود حفاظت در مکانهای پیشنهادی، طولانی بودن روند تحویل اموال امانی به ارگانهای دیگر، عدم دانش درست برای نمایش آثار و معرفی آنها، نبود شرایط محیطی مناسب از نظر دما و رطوبت و .... شرایط تحویل امانی اموال را دشوارتر کرده است. در حالی که موزهها امکان نمایش همه آثار خود را نداشتهاند و تقریبا ۲درصد اموال در حال معرفی و نمایش هستند، لاجرم امکان تحویل امانی آثار نیز بسیار دشوار شده است.
با این حال ادارهکل میراثفرهنگی استان آذربایجانشرقی در سالهای اخیر موفق به تحویل امانی آثاری برای راهاندازی موزه باستانشناسی خداآفرین شده است که در منطقهای محروم از جهت موزه و موزهداری بوده است. امید است که در سالهای آینده و با تسهیل روند تحویل اشیای امانی به دیگر ارگانها و تقویت ارتباطات بین موزهای شاهد افزایش موزهها در سطح استان آذربایجانشرقی و افزایش توان برگزاری نمایشگاههای تخصصی باشیم.
گیسو فکوری نوشاد، مسئول موزه هنر مکتب تبریز (برگرفته از کتاب مخازن و معنی موزه، نوشته میرجام بروسیوس)
انتهای پیام/
نظر شما